پایان نامه درباره عبرت/:وجوه عبرت
وجوه عبرت:

 

بیان داستان اصحاب سبت درسی برای همگان است، گرچه تنها پرهیزگاران از این درس بهره می‌برند.

 

«فَجَعَلْنَاهَا نَکَالا لِمَا بَیْنَ یَدَیْهَا وَمَا خَلْفَهَا وَمَوْعِظَهً لِلْمُتَّقِینَ»[1] «ما این کیفر را درس عبرتی برای مردم آن زمان و نسل‌های بعد از آنان، و پند و اندرزی برای پرهیزگاران قرار دادیم»

 

مفسران گفته‌اند: این آیه خطاب به یهودیان زمان رسول اکرم x است و مراد از ذکر این داستان می‌تواند سه چیز باشد:

 

اظهار معجزه حضرت محمدx ، زیرا آن حضرت به رغم نخواندن کتاب و نوشته‌ای از داستان‌های گذشتگان خبر داد.[2]
 

اندرز و هشداری به یهودیان زمان پیامبر x که ممکن است شما هم بر اثر تمرد از فرمان‌های خدا گرفتار چنین عذابی شوید.[3]
 

درس دیگر این داستان اهمیت «نهی از منکر» و سکوت نکردن در برابر پلیدی‌ها است، زیرا کسانی که در برابر گناه صیادان سکوت نکردند از عذاب نجات یافتند:
« فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُکِّرُوا بِهِ أَنْجَیْنَا الَّذِینَ یَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِینَ ظَلَمُوا بِعَذَابٍ بَئِیسٍ بِمَا کَانُوا یَفْسُقُونَ»[4]

 

و نیز برخی از مفسران از این داستان استفاده کرده‌اند که امید نداشتن به تأثیر نهی از منکر مجوز ترک این واجب نمی‌شود.[5] زیرا نهی کنندگان از منکر، در پاسخ کسانی که این عمل را بی فایده می‌دانستند. می‌گفتند: «نهی از منکر ما برای این است که در برابر خدا عذری داشته باشیم یا این‏که شاید هم نهی ما اثر کرده، آن‌ها از این عمل دست بکشند». [6]

 

ج- اصحاب رسّ
 

واژه «رسّ» در اصل به معنی اثر مختصر است، مثلاً گفته می‌شود رَسُّ الحدیث فی نفسی (کمی از گفتار او را به خاطر دارم) یا گفته می‌شود:  وجد رَسّاً من حمّی (اثر مختصر از تب در خود یافت).[7]

 

و جمعی از مفسران گفته‌اند: کلمه «رس» به معنای چاهی است که طرقه چینی نشده باشد [8] و می‌گویند اصحاب رس مردمی بودند که بعد از قوم ثمود روی کار آمدند و بر لب چاهی زندگی می‌کردند و

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید

خداوند پیغمبری به سویشان گسیل داشت ولی ایشان او را تکذیب کردند و خدا هلاکشان کرد.[9]

 

به هرحال نامیدن این قوم به این نام یا به خاطر آن است که اثر بسیار کمی از آن‌ها به جای مانده یا به جهت آنست که آن‌ها چاه‌های آب فراوان داشتند و یا به واسطه فرو‏کشیدن چاه‌هایشان هلاک و نابود شدند.[10]

 

در عیون اخبارالرضا از امام علی بن موسی‌الرضا A از امیر مؤمنان حدیثی طولانی درباره اصحاب رس نقل شده که فشرده آن چنین است:

 

«آن‌ها قومی بودند که درخت صنوبری را می‌پرستیدند و به آن «شاه درخت» می‌گفتند، و آن درختی بود که «یافث» فرزند نوح بعد از طوفان در کناره‌ای به نام «روشن آب» غرس کرده بود، آن‌ها دوازده شهر آباد داشتند که بر کنار نهری به نام «رس» بود، این شهرها به نام دوازده ماه فارسی بودند. که ایرانیان نام‌های ماه‌های سال خود را از آن‌ها گرفته‌اند. آن‌ها به خاطر احترامی که به آن درخت صنوبر می‌گذاشتند، بذر آن را در مناطق دیگر کاشتند و نهری برای آبیاری آن اختصاص دادند به گونه‌ای که نوشیدن آب آن نهر را بر خود و چهارپایان‏شان ممنوع کرده بودند، حتی اگر کسی از آن می‌خورد او را به قتل می‌رساندند، و می‌گفتند این مایه حیات خدایان ما است و شایسته نیست کسی از آن چیزی کم کند! آن‌ها در هر ماه از سال، روزی را در یکی از این شهرهای آباد عید می‌گرفتند و به کنار درخت صنوبری که در خارج شهر بود می‌رفتند، قربانی‌ها برای آن می‌کردند و حیواناتی سر می‌بریدند و در برابر درخت به سجده می‌افتادند و گریه و زاری سر می‌دادند!

 

هنگامی که آن‌ها در کفر و بت پرستی فرو رفتند، خداوند پیامبری از بنی اسرائیل به سوی آن‌ها فرستاد تا آن‌ها را به عبادت خداوند یگانه و ترک شرک دعوت کند، اما آن‌ها ایمان نیاوردند، پیامبر برای از بین بردن فساد از خدا تقاضا کرد، آن درخت بزرگ خشکید، آن‌ها هنگامی که چنین دیدند سخت ناراحت شدند و گفتند این مرد خدایان ما را سحر کرده! بعضی دیگر گفتند: خدایان به خاطر این مرد که ما را دعوت به کفر می‌کند بر ما غضب کردند! و به دنبال این بحث‌ها همگی تصمیم برگشتن آن پیامبر گرفتند، چاهی عمیق کندند و او را در آن افکندند و سر آن را بستند و بر بالای آن نشستند و پیوسته ناله او را شنیدند تا جان سپرد، خداوند به خاطر این اعمال زشت و این ظلم و ستم‌ها آن‌ها را به عذاب شدیدی گرفتار کرد و نابود ساخت.»[11]

 

[1]  سوره بقره، آیه 66.

 

[2] فخرالدین رازی، تفسیرکبیر، ج3 ،ص110.

 

[3]  طبرسی فضل بن حسن، پیشین، ج1، ص265.

 

[4]  سوره اعراف، آیه 165.

 

[5]  طبری ابوجعفر محمد بن جریر، جامع البیان، ج9، ص 63.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت